گپی خودمانی به بهانه سال نو!
شراره نورى

در این چند روزه از بسیاری از دوستان و رفقای دور و نزدیک پیام تبریک دریافت کردم. هر بار با شنیدن پیام تبریک از کسی مکثی کوتاه کردم، احساس خلاء و گیجی به جای پاسخ به همه عزیزان بهم دست داد. اما چرا؟
سالی تمام شد. سالی با همه سیاهی، سرکوب مردم و طبقه محروم در سطح دنیا و به طریق اولی در ایران تمام شد. جنگ دو قطب تروریستی، اسلام سياسى و میلیتاریسم دولتى چندین هزار انسان را نابود و تعداد بيشترى را بی سرپناه کرد. عده زيادى را به فقر و فلاکت و تن فروشی کشانید. کودکان زيادى را به نان شب محتاج کرد و از موهبت داشتن پدر و مادر و سرپناهی هر چند مخروبه محروم کرد!
چند سرباز، پرستار و دکتر در این روند نابود شد؟ چند انسان بی دفاع زیر باران گلوله جان کند؟ و جدیدترین هدیه سال نو صدها تن از مردم غزه را به خاک و خون کشید! پس جای تبریک کجاست؟
اما این همه تمامی وجوه و زوایای احساس من نیست! بگذارید به جامعه ایران برسیم. سرکوب دانشجوها، آدم ربایی دولتی، ربودن آشکار مبارزان و مدافعین حقوق کارگری، زنان و کودکان٬ عربده کشی در سطح جامعه و سرکوب به وسعت همه ایران٬ اخراج هزاران پناهنده و انسان مستاصل و فراری از فلاکت افغانستان و عراق! زندانها مملو از مردم ستم دیده، پر از بیماری، سرما، شکنجه، گرسنگی، کثافت! فقط چندین فقره خودکشی در زندان های ایران در همین دو هفته اخیر!
تروريسم در همه جاى جهان زندگيها را نابود ميکند و هر کدام جنايتش را به رخ ديگرى ميکشد. اين دور کشتار ادامه دارد و جنايت اخير در غزه وعده سالى خونين تر ميدهد. این روند جنايت روز افزون گریبان بشریت را گرفته است. حال تبریک که سال بدی می آید و این توحش سازمان یافته تر و وحشی تر ادامه پیدا می کند و ما خوشحالیم که زنده هستیم و می بینیم؟ نه به هیچ وجه! انگار تبریک می گوییم که در این میدان جنگ هنوز زنده هستیم!! فقط زنده!!! پس مبارک باشه!
از هفته پیش تا به حال بیش از ده تن فقط به بالای دار رفته اند و شاید یکی از وحشتناک ترین اتفاقات سال گذشته و آغاز سال جدید سنگسار سه نفر در قبرستانی در مشهد و اعدام و قطع دست و پا از مچ در بندر عباس با گیوتین! (یعنی این وسیله در سال 2009 هنوز در جامعه ایران وجود داشته یا این جانیان آنرا از موزه های تاریخ برای مردم به ارمغان آورده اند!) اما ما خوشحالیم که نفس می کشیم و بهم تبریک می گوییم برای این نیم نفس کشيدن!
این همه زوایای احساس و گیجی من نبود! راستش من کلی آرزوی خوب دارم! آرزویی از عمق وجودم که لحظه ای هم از تلاش برای رسیدن به آنها دست از مبارزه بر نخواهم داشت! امیدوارم امسال سالی باشد که افق ها و روزنه هایی به سوی مبارزات متحدانه قطب انسانی که به هر دو قطب تروریستی نه میگوید و از این شرایط منزجر است باز شود. اینکه تلاش کنیم یک قدم هم شده برای عقب زدن دو قطب تروریستی برداریم. امید به اینکه تمام امیدشان با همه سرکوبها و جنایاتشان برای بقا به یاس تبدیل شود. و تبریک برای اینکه ما هستیم. جبهه انسانيت، جبهه آزادیخواهی و برابری طلبی! شریف ترین کسانیکه با چنگ و دندان، سنگر به سنگر برای آزادی بیشتر، برای حق جهانشمول، و يک دنياى انسانی و شاد و امن در تلاشند! تبریک به شما و به ما که نميپذيريم و نه تنها نمی خواهیم ببازیم که شبانه روز تلاش می کنیم برای تغییر بنیادین و فوری! زنده باد جبهه آزادیخواهان و برابری طلبان!*